روزهای شهریوری ما....!!
جان جانانم صبح قشنگ شهریوریت بخیر و خوشی امیدوارم تموم صبح های قشنگ زندگیت به شیرینی و پر انرژی بودن روزهای به یادموندنی کودکیت باشه نازدونه ی مامان پسر پرانرژی و شیطونم روزهای اخر شهریور تند تند میگذرن تا جاشوون رو به پاییز برگ ریزون بدن. اینروزا بوی درس و مدرسه تو کل شهر پیچیده و هر جایی که میری صحبتش براهه آترین کوچولو دختر عموی ناز مهربونت هم امسال به جمع بچه مدرسه ای ها پیوسته و چند روزی میشه که شاگرد پیش دبستانی حساب میشه آترین عزیزم امیدوارم که تمام مراحل تحصیلت رو با موفقیت پشت سر بزاری و روز به روز باعث سرافرازی پدرو مادرت بشی راستی کیان مامان عمو بهزاد و مریم جون واسه تعطیلات تابستون مسافرت رفته بودن و بر...
نویسنده :
مامان سیما
10:31